مشکلات مدیریت دانش
مشکلات سازمانی مربوط به مدیریت دانایی به شرح زیر هستند:
- عدم درک کافی اهمیت مدیریت دانش و اجرای آن که چطور دانش فنی، علمی و تخصصی موجود در ذهن افراد (مثلاً پرسنل سازمانی) را جذب و ذخیره کند.
- بسیاری از شرکتها با عدم فرهنگ سازمانی دانش محور در بخشهای مختلف خود مانند منابع انسانی دست و پنجه نرم میکنند. آنها همچنین سیستمهای بایگانی و مدیریت پایگاه داده نامناسبی دارند.
- انتشار ناکافی دانش بین مرکز دانش و سایر ذینفعان اصلی از جمله بخشهای تدارکات، تولید، بازاریابی، مشتریان و موارد دیگر وجود دارد.
بنگاههای اقتصادی هنگامی که قادر به تشخیص این موضوع نباشند که کدام بخش از مدیریت دانش میتواند برایشان مؤثر باشد، آنها هیچ برنامهای را برای چگونگی کار، توسعه و استفاده از دانش برای دستیابی به اهداف ندارند.
عوامل شکست مدیریت دانش
منصفانه است که بگوییم تاریخ مدیریت دانش بسیار متغیر بوده است. در طول سالها، ابتکارات مدیریت دانش با شکستهای بی شماری همراه بوده و باعث شده بسیاری از شرکتها و مدیران در فکر برطرف کردن این مشکل باشند.
برای درک چگونگی بروز عوامل شکست در مدیریت دانش و چگونگی پیشگیری از آنها، ابتدا باید ابهامی که کل این حوزه را احاطه کرده است، درک کنیم. در اینجا دو عامل مهم وجود دارند که نخست دربارۀ آن بحث میکنیم:
مدیریت دانش چیست؟ متأسفانه، هیچ پاسخ صحیحی برای این سؤال و همچنین در مورد مدیریت دانش در واقع هیچ اتفاق نظری وجود ندارد. بخشی از مشکل این است که اتفاق نظر کمی در مورد دانش وجود دارد و این باعث میشود که مدیریت دانش مفهومی کاملاً مبهم داشته باشد. به عنوان مثال، برخی از دیدگاهها که دانش را تقریباً مترادف با اطلاعات میدانند، ابتکار عمل مدیریت دانش را امری بسیار کم عمق میشناسند.
شکست چیست؟ شکست و موفقیت ارتباط ناگسستنی با انتظارات دارند. مدیریت دانش در اواخر قرن گذشته انتظارات بسیار ایجاد کرده بود. بنابراین هر زمان که فرد شکست را ارزیابی کند، همیشه مهم است که بپرسیم انتظارات از کجا آمدهاند؟ دلیلی که ما در بالا ذکر کردیم این است که هر وقت کسی از شکست یا موفقیت مدیریت دانش میگوید، درک اینکه دقیقاً چه انتظاری از مدیریت دانش دارد، بسیار مهم است.
بر اساس آثار بسیاری از محققان و نویسندگان، ما به دو عامل شکست در مدیریت دانش یعنی علت و نتیجه رسیدیم. عوامل علیت به مشکلات اساسی در سازمان اشاره دارند که منجر به شرایطی میشوند که برای مدیریت دانش مناسب نیستند. آنها همیشه به راحتی قابل مشاهده نیستند و منجر به بروز علائم میشوند که ما آنها را نتایج مینامیم.
برای هر یک از این نکات، شواهد تجربی قابل توجهی وجود دارند و همچنین بررسیهای نظری که آنها را به شکست مدیریت دانش مرتبط میکند.
عوامل مربوط به علیت شامل موارد زیر هستند:
- عدم وجود شاخصهای عملکرد و مزایای قابل اندازه گیری
- پشتیبانی مدیریت ناکافی
- برنامه ریزی، طراحی، هماهنگی و ارزیابی نادرست
- مهارت ناکافی مدیران دانش و کارگران
- مشکلات فرهنگ سازمانی
- ساختار سازمانی نامناسب
- عدم کمک گسترده
- عدم ارتباط، کیفیت و قابلیت استفاده
- تأکید بیش از حد در یادگیری رسمی، سیستم سازی و نیازهای تعیین کننده
- اجرای نادرست فناوری
- بودجه نادرست و هزینههای بیش از حد
- عدم مسئولیت و مالکیت
- از دست دادن دانش ناشی از گسست کارکنان و بازنشستگی
شناخت دانش به عنوان یک منبع و ابزار قدرت، موجب ظهور نظریه های نوینی در حوزه مدیریت دانش و در پس آن، ظهور سازمان های دانشی شد. این امر نشان داد که دانش در شکل های مختلف، یک سرمایه و دارایی است و سرمایه گذاری در آن مستقیما به بهبود و توسعه کالاها یا خدمات منجر می شود.